نظر منتشر شده
۱۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 7537
تلوتلوخوران بر لبه فاجعه
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۳۳
در اواسط سپتامبر 2006، CNN از ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و استاد استراتژی تعدادی از کالج های نظامی ایالات متحده، سام گاردنر دعوت کرد تا درباره احتمال حمله آمریکا به ایران بحث کند.
در پاسخ به این سوال که دولت بوش چه مقدار از دستور شروع حمله به ایران فاصله دارد، گاردنر قاطعانه گفت: "دستور صادر شده است در حقیقت ما احتمالاً از حداقل 18 ماه پیش، به انجام عملیات نظامی داخل ایران مشغول هستیم. شواهد این کار انکار ناپذیر است".

در این هنگام صحبت او بوسیله اقدام قابل انتظار مصاحبه کننده قطع شد که به وی یادآوری می کرد رییس جمهور بر این نکته تاکید کرده است که وی خواهان دیپلماسی به منظور قانع کردن دولت ایران برای متوقف کردن غنی سازی اورانیوم است. چهره آشنای CNN با نقل قول از صحبت های بوش در گفتگویی با دیوید ایگنتیس، که روز پیش از آن در واشینگتن پست چاپ شده بود - مبنی بر اینکه "مایلم به ایرانیان بگویم که ما هیچ علاقه ای به برخورد نداریم" -  پرسش اولیه خود از گاردنر را تکرار کرد. ژنرال ناامیدانه و با تاکید فراوانی دوباره پاسخ داد "ما همین الان در حال اجرای عملیات نظامی در داخل ایران هستیم. شواهد، چه از سوی ایرانیان و چه از طرف آمریکایی ها و منابع کنگره انکار ناپذیر است" .

این اظهار نظر قاطعانه صریح از طرف کسی صورت می گرفت که از نزدیک در ارتباط با موضوع چگونگی مدیریت موضوع ایران قرار داشت. در سال 2004 گاردنر هدایت یک بازی سازماندهی شده توسط مجله "آتلانتیک مانتلی" را بر عهده داشت که برای ارزیابی این مساله ترتیب داده شده بود که رییس جمهور ایالات متحده در مقابل آنچه که تغییر برنامه سلاح های هسته ای ایران خوانده می شود، از لحاظ نظامی یا به طریقی دیگر، ممکن است چه عکس العملی نشان دهد. وی نتیجه گیری کرده بود که حملات نظامی در نهایت یک ابزار کاملاً ناکافی برای مواجهه با مساله خواهد بود، هر چند "گروه پیش به سوی جنگ" در کاخ سفید قبلاً قاطعیت خود را در مورد "همه گزینه ها روی میز است" اعلام کرده بودند. در همان برنامه CNN ، گاردنر فاش ساخت که علی رغم ملاحظات جدی رهبران نظامی در مورد کارایی حملات نظامی علیه ایران، مقامات نو محافظه کار همچنان در مورد هدف تغییر رژیم خود پر حرارت هستند؛ "کمیته مجلس نمایندگان در مورد خطرهای در حال ظهور، چند هفته پیش سعی کرد یک جلسه استماع گزارش ترتیب دهد که در آن از وزارت دفاع و وزارت خارجه دعوت شد با حضور در این جلسه به سوالاتی در مورد عملیات نظامی در حال اجرا در ایران پاسخ دهند، چرا که تایید کنگره در این مورد مهم است. آنها به این جلسه نیامدند". گاردنر بر وخامت اوضاع، همزمان با انتقال طرح های جنگی پنتاگون به کاخ سفید تاکید کرد، طرح هایی که عادی نیستند. "هنگامی که یک طرح به کاخ سفید می رود، این بدان معناست که ما وارد وضعیت جدیدی شده ایم" .
 بیش از نیم سال است که ما در وضعیت متفاوت هستیم. همزمان با انجام عملیات نظامی پنهان در داخل ایران، آمادگی های جنگی با صف آرایی نیروهای نظامی در خلیج فارس تکمیل شده است. شروع یک جنگ همه جانبه فقط به یک تکان سر رییس جمهور نیاز دارد. در چنین فضایی، دستگیری و آزاد سازی به موقع تفنگداران سلطنتی بریتانیا توسط ایران که در حال "جمع آوری اطلاعات" در داخل و اطراف آبهای آن بودند، از بروز تهاجم نیروهای آنگلو امریکن در منطقه جلوگیری کرد.

یک نشانگر مهم در مورد احتمال تحقق این حرص نا محافظه کارانه، کنفرانس سیاست سالانه کمیته امور عمومی اسرائیلی ـ آمریکایی (AIPAC) بود. ایپک به عنوان با نفوذترین لابی سیاسی ایالات متحده که به اتخاذ موضوع شدیداً ضد ایرانی معروف است، امسال تعدادی از بلند پایه ترین مقامات آمریکایی و اسرائیلی را به بزرگترین کنفرانس طول تاریخ خود دعوت نمود، کنفرانسی که عمدتاً به موضوع "تهدید اتمی ایران" اختصاص داشت. معاون رییس جمهور، دیک چنی، که با تشویق های ممتد حضار مورد استقبال قرار گرفته بود، نومحافظه کارانه ترین سخنرانی "بازها" را ایراد کرد؛ "ما مردم آمریکا و اسرائیل قربانیان اصلی جنبش ترور هستیم. جنبشی که ذاتاً و در اهداف خود جهانی است. رهبر این جنبش آشکارا و به طور ویژه از ایجاد یک امپراطوری استبدادی که خاورمیانه و اروپا را در بر گرفته و تا جزایر اندونزی امتداد می یابد صحبت می کند". چنی قاطعانه تعهد خود به برخورد با ایران را اعلام نموده و دیگران را به "شفافیت اخلاقی، انگیزه آگاهیهایمان و خواستی برای اقدام، هنگامی که ضرورت اقتضاء کند و تسلیم نشدن در مقابل هر گونه ترس" فراخواند. سخنرانی چنی با این کلمات پایان یافت "ما در جنگی هستیم که بر اساس قواعد دشمن آغاز شد. ما این جنگ را بر اساس قواعد خودمان ادامه می دهیم و پیروز خواهیم شد" . سخنان وی که نشانگر نسخه ویژه ای از یک واقعیت تاریخی که هم اکنون جهان در خاور میانه و نزدیک شاهد آن است، شگفت آور نبود، چرا که چنی به عنوان چهره شاخص دولت بوش که حامی تغییر رژیم در ایران است شناخته می شود، گرچه این سخنان هشدار دهنده است.

به همین دلیل شنیدن سخنان رییس جدید دموکرات مجلس نمایندگان، نانسی پلوسی ـ به گفته رییس سابق ایپک، دوست دیرین این لابی ـ جالب تر است. نخستین سخنرانی سیاسی وی به "یادآوری تاریخ یک پادشاه ایرانی که یهود را تهدید می کرد. و استر [زن یهودی اردشیر دوم] که به دفاع و نجات آنها پرداخت" اختصاص یافت. پلوسی اضافه کرد "امروزه نیز مردم اسرائیل از همان انگیزه برای مقابله با همان چالش برخوردارند" . پلوسی ادامه داد "اجازه بدهید صریح باشیم؛ ایران نباید اجازه داشته باشد به سلاح اتمی دست پیدا کند. این موضوع امنیت اسرائیل، ثبات منطقه و آرامش جهان را تهدید می کند". در اوج ادبیات بنیاد گرایانه ایپک که با همراهی پرحرارت حضار همراهی می شد، کشیش ایونجلیک، جان هاگ، مدعی شد"غول خفته صهیونیسم مسیحی بیدار شده است!".
 با وجودیکه ادعای صریحی در مورد آغاز جنگ علیه ایران صورت نگرفته است، اما اشارات ضمنی در این مورد به هیچ وجه قابل انکار نیست. به نظر می رسد، طرح کوتاه مدت ایپک در حال حاضر به بن بست کشاندن تنش هسته ای ایران باشد.  مطابق "سند ایران" این گروه صهیونیستی، لابی طرفدار اسرائیل خواستار وضع تحریم های سخت تری در زمینه های اقتصادی و مالی به امید از پا در آوردن ایران شده است.  این خواسته به صورت طرحی با عنوان قانون ضد تکثیر در آمده است که توسط اعضای شاخص کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، نماینده دموکرات تام لانتوس و نماینده جمهوری خواه لنا راس لنتین تهیه شده است. فقط در یک روز هزاران نفر از لابیست های ایپک به طرف کاخ سفید سرازیر شدند. "آنها تقریبا با استقبال تمامی سناتور ها و بیش از نیمی از اعضای مجلس نمایندگان روبه رو می شدند - تقریا بیش از 500 ملاقان میان نمایندگان ایپک و اعضای کنگره برگزار شد."

اما این اظهارات آشکار، در مورد خطر محتوم علیه ایران چه چیزی برای گفتن دارند؟ نخست اینکه آنها در ماموریتشان قاطع نشان می دهند. آنها همچنین این سیگنال را ارسال می کنند که رهبری دموکرات های (به ظاهر) مخالف جنگ، از اراده پرحرارت هیات حاکمه برای مقابله با ایران، با هر ابزار ممکن حمایت می کنند. هر چند موانعی نیز در این راه وجود دارند که می بایستی بر آنها غلبه کرد.
 در حالیکه رییس جمهور فعلی آمریکا بیشترین تشویق را در میان روسای جمهور آمریکا در یک کنفرانس ایپک دریافت می کند، همزمان یکی از متفکران شاخص سیاست خارجی آمریکا،  به همین رییس جمهور در عملکرد سیاست خارجی نمره F می دهد. اندیشمند واقع بین زبیگنیو برژینسکی در کتاب جدیدش با عنوان"دومین فرصت ـ سه رییس جمهور و بحران آمریکای ابرقدرت"، ریاست جمهوری بوش را با عبارت "پرطمتراق اما فاقد هیچ فهمی از پیچیدگی های جهانی، و مستعد صورت بندی های جزمی" توصیف می کند. برژینسگی صریحاً وضعیت خطرناک امپراطوری آمریکا را توصیف می کند:
 "ما با یک تهدید جدی در آینده روبرو خواهیم شد، 20 ماه آینده تعیین کننده خواهد بود اگر ما 20 ماه آینده را بدون بدتر شدن جنگ در عراق و گسترش آن به ایران بگذرانیم، بخت با ما یار بوده است. اما اگر درگیر برخوردی بزرگتر شویم، از آن بیم دارم که دوران تسلط جهانی آمریکایی بسیار کوتاه شود."                                                                                                               در حالیکه ریاست جمهوری بوش در بحرانی عمیق گرفتار است، تصمیم برای گسترش «جنگ علیه ترور» به ایران، می تواند تعیین کننده سرنوشت دولت و حزب وی باشد، اما قبل از همه، این تصمیم می تواند بر قدرت جهانی آمریکا تاثیرگذار باشد. به نظر می رسد که جبهه متکثر مخالفان جنگ در کنگره به سختی می تواند از اقدام رییس جمهوری که مشغول آماده کردن صحنه برای یک جنگ مصیبت بار است، جلوگیری کند. این وظیفه متفکران استراتژیک تاثیرگذار مرتبط با افکار واقع گرایانه است که بوش را قانع کنند از مسیر تعیین شده توسط چنی پیروی نکند. اخیراً هنری کسینجر نیز به نقطه ای کاملاً مخالف جهت راهی که دولت بوش در آن گام نهاده است اشاره کرد، او پیشنهاد داد از طرق دیپلماسی هوشمندانه، معامله ای گسترده با ایران صورت گیرد. آنچه واضح است این که محصول این کشاکش تعیین کننده  میان دو جبهه واقع گرایان و نومحافظه کاران مشخص خواهد کرد که آیا ما با جنگی وحشتناک در خاورمیانه و عواقب گسترده جهانی آن روبرو خواهیم شد یا نه.

از آنجایی که جبهه طرفدار جنگ، قدرت را در آمریکا و اسرائیل در دست دارد، این وضعیت همچنان متشنج باقی می ماند. همزمان با عدم قبول درخواست های قطعنامه 1747 شورای امنیت از جانب تهران، تمایل ایران برای مذاکرات همچنان پابرجاست. به منظور رسیدن به یک راه حل صلح آمیز،  تنها پیش شرط تهران می بایستی برآورده شود و آن اینکه پیش شرط های طرفهای مقابل غربی کنار گذاشته شود.
 در ایالات متحده، جناحی که قدرت را در دست دارد احساس می کند که در طول دوران مصیبت بار رییس جمهور وابسته به آن جناح، می بایستی زیر پای وی خالی شود، اقدامی که می تواند به اجرای کامل برنامه نومحافظه کارانه شان برای خاورمیانه نیز کمک کند. در همین راستا، پدرخوانده نومحافظه کاری آمریکا، بیل کریستول در شماره اخیر نشریه پر نفوذ خود، ویکلی استاندارد، توصیه می کند بوش و بقیه جمهوری خواهان برای نجات می بایستی مقاومت کنند. همزمان گاردین خبر داد که در جریان بحران آنگلو ـ ایرانی اخیر، واشینگتن پیشنهاد گشت زنی های تهاجمی در آسمان ایران را ارائه داده بود. اما این پیشنهاد که می توانست به آسانی جرقه یک جنگ را روشن کند از جانب لندن رد شد. اما چه چیزی غیر از یک جنگ جدید می تواند باند بوش/چنی را نجات دهد.    *در مورد نگارنده:
علی فتح الله نژاد، کارشناس و کارشناس ارشد علوم سیاسی، جامعه شناسی، اقتصاد و حقوق از دانشگاه های آلمان، فرانسه و هلند. تحقیقی از او با عنوان " در آستانه طوفان؛ چرا جنگ جهانی آغاز شده است"، قبلا منتشر شده است.مقاله حاضر همزمان با "گلوبال ریسرچ" در "الف" منتشر می شود. برای دریافت اصل مقاله به همراه پانوشت ها کلیک کنید.  
 
۱۳۸۶-۰۱-۲۳ ۱۳:۱۱:۳۷
من پیشتر هم پیشنهاد دادم که از خانم پلوسی برای دیدار از ایران دعوت شود. آمریکا از درون دچار دو دستگی است. اگر کسی بتواند مانع وقوع جنگ دیگری از سوی آمریکا شود کسی خز از خود امریکاییها نخواهد بود. بنابراین ایران باید به عنوان یک تاکتیک حیاتی به چهره های معتدل آمریکایی روی خوش نشان دهد. زمان به نفع نیروهای صلح طلب نمی گذرد. (21969)
 
زاهد
۱۳۸۶-۰۱-۲۳ ۱۵:۰۱:۴۱
دولت آمريكا در تصميم به حمله به ايران كاملا جدي و مصر است.آنچه به ما مربوط مي شود پذيرش اين واقعيت و برنامه ريزي براي مقابله باآن است .اينكه هر از چند گاهي يكي از مسولين مصاحبه كند كه اين اتفاق رخ نخواهد داد به مانند سر در برف كردن كبك است.بهتر است به اين موضوع بپردازيم كه چه اتفاقات و پيش آمدهائي رخ داده كه آمريكا را تا آن حد گستاخ نموده كه جرات طرح و پيگيري حمله را بنمايد.حداقل به دونكته مي توان اشاره كرد. 1- طبيعي است كه ايران همانند ساير كشورها به دنبال تو سعه اقتصادي و صنعتي خود باشد. و باز هم طبيعي است كه اين پيشرفت با منافع ديگران در تضاد بوده و براي از دست دادن منافع خود مترصد انجام هر كاري باشند.ولي آيا تمام كشورها براي توسعه خود اين همه هزينه پرداخته اند؟آيا طوري رفتار كرده اند كه اكثر كشورها به مخالفت با آن بپردازند.پس بايد اذعان كرد كه هر چند اهداف مقدسي را پي گيري مي كنيم ولي روشهايمان امكان اصلاح و تغيير دارند. 2-اتحاد:به راستي معني اتحاد چيست؟آيا عملكرد ما در جهت اتحاد بوده با در در جهت مقابل آن ؟ و اگر هيچكدام از اين دو نيست. آيا برايند رفتار سياستمداران ما اتحاد بوده است؟چرا در حالي كه همه صحبت از اتحاد مي كنند در عمل اتفاق ديگري مي افتد؟ اگر به راههايي بينديشيم كه بوسيله آن همه ايرانيان ، همه كساني كه قلبشان براي ايران مي تپد گرد هم آيند و در مقابل تهديدات امريكا هم صدا گردند باز هم امريكا جرات چنين جسارتي خواهد داشت.آيا وقت آن نيست كه براي اين پيشنهاد تحليل هزينه فايده كنيم . منافع و مضار آن را با مضار حمله آمريكا به وطنمان مقايسه كنيم و بر اساس منطق و محاسبه تصميم گيري كنيم؟ (21976)
 
م م ز
۱۳۸۶-۰۱-۲۳ ۱۸:۲۹:۳۶
حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی آغاز سال 86 در حرم رضوی راه پیش روی ملت ایران را راهی درخشان اما دارای فراز و نشیب دانستند و در تبیین چالشهای پیش رو افزودند:
\"ملت ایران با دو دشمن درونی و بیرونی روبروست كه دشمن درونی یعنی خصلتهای ناپسند نظیر تنبلی ، نداشتن نشاط كاری، ناامیدی ، بدبینی و نداشتن اعتماد به نفس فردی و ملی خطرناكتر از دشمن بیرونی است و ملت باید با همه وجود با این میكروبها و موریانه های ویران كننده مقابله كنند.\"
دشمنان بیرونی را هم که همه می شناسیم. به نظر شما آیا عقل حکم نمی کند بدون اینکه از دشمن بیرونی غافل شویم بیشتر به دشمن خطرناکتر اهمیت داده و به آن بپردازیم؟ (21987)
 
۱۳۸۶-۰۱-۲۳ ۱۹:۱۶:۴۶
من هم به شدت نگرانم و امیدوارم مدیران ارشد جمهوری اسلامی و مردم همه تلاش خود را برای پیشگیری از این جنگ بعمل آورند. (21990)
 
احد اسدی
۱۳۸۶-۰۱-۲۳ ۲۲:۰۴:۰۶
نوشته بالا گر چه در متون و اصول بدرستی گذر سیاسی در داخل هئیت حاکمه امریکا را نقل قول کرده است ولی اقای بوش را مسئول تصمیم به دادن دستور به حمله به ایران می داند.
انچه در حال حاظر در امریکا اتفاق افتاده بسیار کسترده است که در چند سطر ان را بیان کرد. حقیقت چیست؟
حمله به عراق با اندیشه کنترل فیزیکی به میادین نفتی منطقه و اجرای طرح خاورمیانه بزرگ در صورتی که صهونیسم جهانی ( شرکت های تجاری و نظامی از کشورهای اعضای ناتو) بخاطر ضعف برخورد جهانی روسیه و چین و نبود رقیب قدرتمند مخالف اثر گذار و موقعیتی که بدست امده نتیجه گیری کرده و حمله نظامی و طرح ان ریخته شد و با پیشگامی امریکا و انگلیس و صهونیسم جهانی در حمایت و پشت صحنه و حتی بعضی از کشورهای عربی منطقه که همکاری هم کردند و می کنند اغاز شد.
پس هدف اصلی صهونیسم جهانی کنترل فیزیکی میادین انرژی در منطقه خاورمیانه با حظور نظامی در نظر گرفته شده است.
حمله صهونیسم جهانی به لبنان که در نمایشی حمله اسرائیل به لبنان انجام شد هدف اصلی نابود کردن جنبش حزب الله و هموار کردن راه برای حمله به سوریه و ایران را میسر می کرد.
ولی صهونیسم جهانی نتوانست حزب الله را نابود کند بلکه بزرگترین شکیت تاریخ خود را تجربه کرد.
پس طرح حمله به ایران و سوریه باید تغیر می کرد.
مسئله اتمی ایران دوباره مطرح و بهانه گیری از ابزار حقوق بشری به ساخت سلاح هسته ای تبدیل شد که دارد در حال حاظر عمل می کند.
نبود اسناد و وشواهد انحراف ایران برای ساخت سلاح اتمی یکی از مهمترین بازدارنده است ولی ایا این مسئله خواهد توانست مانع حمله به ایران شود؟
باید بنویسم انچه در داخل امریکا می گذرد شگفت انگیز است: مردم امریکا اهسته اهسته با صهونیسم جهانی دارند اشنا می شوند مردم امریکا دارند می فهمند قدرت و ساختار سیاسی در دولت و کنگره و سنا از کدام کانال هایی تربیت و در زمان لازم به قدرت رسانده می شوند . مردم امریکا اهسته اهسته می فهمند دلیل خصوصی بودن ارتش و نیروهای ارتشی بر چه اساسی گذاشته شده و چه نیورهایی ارتش و نیورهای امریکایی را تربیت و هدایت و به چه و در کذام راه و در راه منافع کدام شرکت ها بکار گرفته می شوند و خون فرزندان تازه امده ها به امریکا برای چه ریخته می شود.
حمله به ایران کار ساده ای نیست. اگر ساده بود این اتفاق افتاده بود.
همین دیروز وزیر دفاع امریما از کسترش دوران خدمت در امریکا خبر داد معنی این حرف این است انها با مشکل نیرو برای فرستادن به صحنه های مرگ مواجه هستند. و توان یک جنگ دراز مدت را ندارند و شاید صهو ینسم جهانی بدنبال حمله هوایی می باشد ان هم می گویند مراگز هسته ای ایران در همه جای ایران است و مشکلات خود را دارد.
به بیان دیگر مسئله هسته ای یک بهانه ای بیش نیست تا رزیم در ایران تغیر یابد با حمله هوایی هم این اتفاق نخواهد افتاد.
به نمایش جدید و تئاتر دمکرات ها توجه کنید خواهید فهمید که در سطح جهانی کودتا گران در هئیت حاکمه امریکا توان خود نشان دادن در خاورمیانه نمی باشند که با نفرت مردمی همراه هستند و برای کشتن انها می خواهند شهید هم بشوند حمله به دیگ چینی صهوینست معروف در کابل دلیل بر این ادعا ست.
انها دمکرات ها را به جلو انداخته اند تا گفتگو را با صورت ملایمتری به پیش ببرند تا سوریه و ایران را با خود همراه کنند.
و بعد به سراغ هر دور بعد از ارامش عراق بیایند.
دلیل حفظ و حمایت صد درصدی از اسرائیل هم وجود لیکه سراطانی در قلب خاورمیانه برای این است که این پیکره مردمان خاورمیانه با این غده به سلامت و اتحاد و انسجام نرسد و با استفاده از ارتش ترویست اسرائیل بتوانند مانند گذشته کشورهای کوچک را تهدید تجاور و طراحی تروها و کودتا ها و عملیات ترویستی استفاده کنند تا نفت به غرب مرتب و مجانی سرازیر شود.( تاریخ ده سال عملکرد این رزیم در سطح جهانی بیانگر این ادعاست)
به نظر می رسد صهوینسم جهانی سه طرح در روی میز اقای بوش وبلر دارد:
اول : اوردن فشار از بهانه هسته ای و ادامه تحریم ها به ایران
دوم: فشار های سیاسی و به گروگان گرفتن ایرانیان و ضربه زدن در سطح جهانی ندادن ویزا برای شرکت در سازمان های جهانی و به بیان دیگر لطمه زدن به حیثیت ایران با مطرح کردن جزایر سه گانه و تغیر نام خلیج فارس و ساختن فیلم 300 و متحد کردن گروه های ترویستی مانند ( مجاهدین خلق و جندالله )و حمایت از انها از نظر رسانه ای( خیلی مهم ) و مالی و اموزش نظامی و اکثر مخالفان در خارج از کشور در یک جپهه بزرگ .
در منطقه نیز صهونیسم جهانی سعی کرده و می کند تا کشورهای عربی را بر علیه ایران بر انگیزد که این مسئله نیز با شکست مواجه شده است.
البته نباید از عملکرد بعضی کشورهای عربی در گذشته و در حال حاظر غافل بود.
ما باید در منطقه طرح های صهونیسم جهانی را در همه رسانه ها در حد توان افشا کنیم.
ما باید مردم امریکا را کمک کنیم انها درک کنند که کشورشان تحت کودتای ادیشه صهوینستی قرار دارد و طبق نتیجه انتخابات در چند ماه گذشته حاکمان کاخ سفید به رای و نظرات مردم امریکا احترام قائل نیستند مردم امریکا باید صهوینسم جهانی و نمایندگان خود را بشناسند.
سوم:
ایجاد در گیری میان احزاب و گروه های داخلی در ایران.
شاید به نظر من راه سوم مهمترین و عملیتر شدنی از دیدگاه صهونیسم جهانی باشد.
در برابر این همه طرح و فتنه ها و که در نهایت هدف انها سرنگونی نظام است چه باید کرد؟
در این مهم خیلی چیزها باید نوشت خود داری می کنم ولی چند جمله می نویسم:
رمز حفظ اتحاد در داخل با شعار عملی نمی شود باید کارهای عملی کرد که باید کرد.
دوما : دولت در اجرای عدالت اجتماعی باید اشکارا مرزبندی خود را مشخص و سریعا اقدام کند.
مشکل مسکن را نمی توان با طرح وزیر مسکن اقای سعیدی کیا که می گویند با واگذاری زمین مجانی به انبوه سازان مسئله حل می شود بنده عرض می کنم نه : چرا؟
انبوه ساز دنبال منافع شخص خود می باشد شما اقای وزیر محترم طرفدارو حفظ منافع کلی نظام هستید با حفظ منافع انبوه سازان؟
دولت باید در مورد مبارزه با هر نوع افساد اقتصادی در همه مراحل جدیت و شدت بخرج بدهد.
دولت هر چه سریعتر به کمک مجلس لایحه ای به تصویب برساند هرچه زودتر مایحتاج اولیه نیازمندان مردم را فراهم کند.
صهونیسم جهانی فق به فقط می تواند از داخل به ما ضربه بزند و محل خوردن ضربه ما در داخل نارضایتی داخلی و نیازهای اولیه مردم و انها با بزرگ نما کردن مشکلات اجتماعی و با انداختن اختلافات جناحی شرط بندی تغیر نظام را کرده اند.
گر چه طولانی شد ولی چار های نیست در یک موتور ماشین اگر همه چیر درست عمل کند و لی یک فیوز بسوزد موتور از کار می افتد.
در مورد احزاب و گروه ای ملی باید با تشکیل کنفرانسها در داخل انها را در چار چوب نظام متحد کرد و این گروه ها و نیروها را حمایت کرد به حرف انها گوش داد درخواست انها را مورد بررسی قرار داد.
در داخل نیروهای هستند که برای مردم و رفاه اجتماعی فعابلیت می کنند انها باید ازادانه فعالیت کنند و کسانی که به کشور و ملت خائن نیستند بتوانند ازادانه فعالیت کنند .
رسانه ای تلویرزیونی در اختیار احزاب و گرو ها و روزنامه های قانونی قرار گیرد.
چه مشکلی دارد روزنامه قانونی در کشور رسانه داشته باشد؟
ما باید در داخل با اعمال و عمل اتحاد ملی بوجود اوریم.
متاسفانه خیلی کارها باید انجام شود که نمی شود همه انها را در اینجا نوشت.
در اخر این نظر:
تا نفت در خاورمیانه است ما هدف اصلی خواهیم بود. (21995)
 
اسماعیل فداکار
۱۳۸۶-۰۱-۲۴ ۱۸:۲۴:۱۴
آقای اسدی تحلیل خوبی ارایه داده اند اما به پند مساله توجه نکرده اند: 1- الیگارشی حاکم بر امریکا ساکت نمینشیند. ببینید مساله سرمایه و پول در دنیای امروز یک امر مقدس است. همه راهکارها برای دفاع از آن مشروع شده حتی اگر به قیمت حمله به یک کشور و ریختن خون میلیونها- بله میلیونها- انسان باشد. 2- اینکه مردم امریکا دارند متوجه می شوند... اندکی خوشبینانه است. اینکه باید به چهره های معتدل روی خوش نشان داد به معنای خوب بودن این گروه نیست. تفاوت انها در تاکتیک انهاست. ما باید ببینیم کدامیک به منافع ما کمتر اسیب میرساند. وگرنه اصلا بحث اخلاقی مطرح نیست. 3- قدرت و سرمایه منطق خاص خود را دارد. باید ان را شناخت و واقعبینانه با ان رو به رو شد. مرد اخر بین مبارک بنده ای است. (22022)
 
احد اسدی
۱۳۸۶-۰۱-۲۴ ۲۳:۴۹:۲۵
با تشکر و سپاس از نظر جنابعالی باید بگویم که کلمه مقدس باید تعریف شود که سود کالای تولید شده در راستای دادن خدمات و رفع نیازهای مردم را بنده درست می دانم .
نظام سرمایه در امریکا از بعد اخلاقی گذشت هاست من با شما کاملا موافقم زیرا عملکرد انها نشان از این دارد شرکت های تجاری به خوی نظامی گری تبدیل شده اند و برای منافع همانطوریکه شما هم نوشتید میلون ها انسان را کشتار می کنند.
این عمل تجاوز و خوشنت و جنگ طلبی ندای این را می دهد که شرکت های تجاری و نظامی در قبل دنیای بزرگترین کشور سرمایه داری برای باز پرداخت سرمایه گذاری خارجی و داخلی ان کشور به اقدامات تجاوز به کشوری مانند عراق و دیگران را در سر دارد.
این تجربه نشان از بن بست حرکت به جلو را را نشان می دهد.
درگیری با روسیه و ایران و کل مردمان کشورها ی اگاه جهان که با جنگ و جنایت مخالفند از حرکت به جلو و ادامه جنگ از طرف صهونیسم جهانی را مانع خواهد شد.
ولی گرچه بنده در همین امریکا با عملکرد دو جناح عمده هئیت حاکمه امریکا اشنایی دارم.
راه شما و نظر شما را محترم می شمارم.
اگر انها از تجاوز و تعروض و جنگ مخلفت کنند ما حتما با انها باید همراه باشیم.
در یان صورت ما از دیدگاه فلسفی خودمان باید با انها همراهی کنیم نه بخاطر قبول انها بخاطر عدم ناتوانی برسیدن به هدف های انها و مقابله مردمان کشورهای دیگر.
فلسفه ما همان ارزش انسان بر مادیگری و احترام به ازادی انسان برای رسیدن به انچه خود انسان درک می کند که ان صلح و دوستی و زندگی در کنار همدیگر و مشارکت در سطح جهانی برای کشف علوم جدید برای رفع مشکلات انسان و بهره بردن از سود حاصله از ان. (22049)
 
م.ح
۱۳۸۶-۰۱-۲۵ ۰۶:۵۶:۰۲
واقعا متاسفم
این دولت همان امنیت دوره های قبل را هم به باد داد این دولت آنقدر مغرور است که تا ماجرای بنی صدر تکرار نشود قبول نمیکند که دارد اتفاقهایی می افتد
عالی مینویسی اگر موافقی تبادل لینک کنیم
اما لطفا در نظر سنجی وبلاگم درباره ی آبگیری سیوند شرکت کن
از دست من بیشتر از این بر نمی آمد شما هم اگر میتوانید یا در قالب نظر سنجی یا مطالبی که مینویسید کاری بکنید
ariaiy.mihanblog.com (22063)
 
۱۳۸۶-۰۱-۲۵ ۱۲:۲۶:۰۰
در شرایطی که تصمیم گیران عرصه سیاسی کشور ادعای دیپماسی تهاجمی را تبلیغ کرده و از این طریق بیشترین کمک را به بوق های تبلیغاتی صهیونیسم نموده اند توصیه به فرصت دادن به سیاست مداران معتدل آمریکایی بیشتر به یک شوخی شبیه است . همین دمکرات ها که با به قدرت رسیدن خود رویکرد ضد جنگ بر علیه ایران را در پیش گرفتند به برکت دیپلماسی تهاجمی آقای احمدی نژاد از مواضع خود عقب نشینی نموده و دست لابی های صهیونیسم برای اتخاذ مواضع جنگ طلبانه را باز گذاشته اند .
ما باید در عرصه سیاست خارجی خود دید گاه های معتدل و با وجه مناسب بین المللی را مشارکت داده و به جای راهبرد تنش زایی در عرصه بین المللی به استراتژی تنش زدایی باز گردیم .
در غیر این صورت اسباب تحقق ارزوی تاریخی اسرایل در نابودی قوی ترین کشور شیعه جهان را حد اکثر باهزینه کردن چند ناو و چند صد سرباز آمریکایی فراهم خواهیم آورد . (22110)
 
۱۳۸۶-۰۹-۱۱ ۲۰:۳۵:۵۵
نگرانه هيچي نباشيد چون خدا با ماست من خودم آرزوم اينكه در راهه خدا جونمو بدم و آدمايي مثل من كه عاشقه شهادتن زييادن شما تحليل خودتونو بكنيد (45296)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.